حدود 36 سال قبل، در در 28 رجب سال1398 هجری قمری که مصادف بود با 13/4/1357، حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت کشتار مردم در تهران و شهرهای دیگر توسط رژیم منحوس پهلوی، پیامی خطاب به ملّت ایران صادر فرمودند و اعلام داشتند که ما امسال جشن نیمه شعبان نداریم و نیمه شعبان را چراغانی نکنید که متن آن بدین شرح است:

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏

كراراً از ايران نظر اين جانب را درباره مراسمى كه به عنوان «جشنهاى سوم و پانزدهم شعبان» برپا مى‏شده خواسته‏اند؛ مع الأسف رژيم منحط براى مسلمين ايران عيدى نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق به خون ملت ايران فرو رفته و در حال حاضر ملت عزيز در عزاى عزيزان خود نشسته. چگونه ممكن است كسى نظر دهد كه جشن بگيرند و شادمانى كنند؟ شادمانى بر روى اجساد به خون خفته فرزندان اسلام؟! شادمانى در برابر افراد شريفى كه در سياهچالهاى زندان زير سخت ترين شكنجه‏هاى جهنمى دژخيمان به سر مى‏برند؟! شادمانى در مقابل تبعيديانى كه بر خلاف تمام موازين انسانى و قانونى از اوطان خود بيرون رانده شده‏اند؟! ما كه هنوز مادرهاى داغدار جوانانمان سياهپوشند، ما كه هنوز شاهد صدمات جانكاه شاه به اسلام بزرگ و كشور اسلامى هستيم، جشنى نداريم. ما كه در هر فرصت مدارس و مساجد و دانشگاههايمان مورد هجوم مأمورين شاه است، چطور ممكن است چراغانى كنيم؟!

ملت ايران بداند كه دست پليد دولت در فعاليت است كه مسير نهضت اصيل و شكل گرفته و عمومى ايران را تغيير دهد؛ و يكى از شاهكارها همين دامن‏زدن به لزوم جشن است كه در پرتو آن خون پاك ملت اسلام را لوث كند و نهضت عظيم اسلامى را به‏ سستى بكشد يا خداى نخواسته محو كند. ملت ايران بيدار است و راه خود را يافته و با هوشمندى مى‏داند كه هر نغمه با هر اسم، او را از مسير خود كه قيام ضد شاهى است منحرف كند شيطانى است، اگر چه با اسم قرآن مجيد و يا ولى اللَّه اعظم- عجل اللَّه فرجه- باشد. ما روزى را عيد مى‏گيريم كه بنيان ظلم و ظالم را منهدم كنيم و دست دودمان ستمكار پهلوى را از كشور قطع نماييم، و آن روز ان شاء اللَّه تعالى نزديك است و روز عيد اسلامى است و عيد ولى عصر- عجل اللَّه فرجه.

اكنون لازم است در اين اعيادى كه در سلطنت اين دودمان ستمگر براى ملت ما عزا شده است بدون هيچ گونه تشريفات كه نشانگر عيد و شادمانى باشد، در تمام ايران، در مراكز عمومى مثل مساجد بزرگ اجتماعات عظيم بپا كنند و گويندگان شجاع محترم، مصايب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند، و هر چه بيشتر كارهاى ضد اسلامى و قانونى رژيم را افشا كنند، و خوف را كه از جنود ابليس است از دل بيرون كنند، و در ادامه نهضت كه موافق رضاى خداوند تعالى و ولى عصر است كوشش كنند، و اين چراغ فروزنده هدايت را روشن و روشن تر نگه دارند، و با اعتماد به خداوند تعالى مطمئن باشند كه ملت پيروز است. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و قطع ايادى اجانب و وابستگان به آنها را خواستار است.

روح اللَّه الموسوي الخمينى»‏

 

در پی این اعلامیه، شاه و درباریان نیز همه تلاش خود را کردند تا تحریم چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، به همین منظور از همه گروه ها و افرادی که عملکردشان در چهارچوب تصمیمات رژیم پهلوی بود خواستند که نیمه شعبان را حتی قوی تر از سالهای گذشته چراغانی کرده و جشن بگیرند، این درخواست که از سوی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پیگیری میشد به گروه ها و افراد مورد وثوق حکومت پهلوی از جمله انجمن حجتیه و شخص شیخ محمود حلبی ابلاغ شد. این درخواست که توسط یکی از مامورین اداره سوم ساواک به شیخ محمود حلبی ابلاغ شده بود پس از سخنانی بود که شیخ محمود حلبی در تهران برای اعضای انجمن حجتیه بیان داشته بود. محتوای این سخنرانی طبق سند ساواک چنین عنوان شده است:

"شیخ محمود حلبی روز 23/4/37 ضمن سخنرانی در تهران برای سران انجمن و رابطین شهرستان ها برگزاری مجالس سخنرانی و جشن نیمه شعبان را به مناسبت میلاد حضرت امام زمان (ع) صلاح ندانسته است. یاد شده در سخنرانی خود وابستگی کامل انجمن را به روحانیت اعلام و اضافه نموده در زیر سایه روحانیت بوده و هیچگونه جدائی از هم ندارند، البته روحانیت واقعی زیرا هر عبا به دوش و عمامه به سر را روحانی نمی دانند ولی مخلص روحانیت واقعی هستند و در زیر سایه روحانیت انجام وظیفه می نمایند و سپس موضوع سخن را به برگزاری جشن میلاد حضرت ولی عصر (ع) کشانده و می افزاید ما همه ساله این عید میلاد بزرگ را جشن گرفته و چراغانی نموده و کنفرانس هائی متعدد به وسیله سخنرانان خود ترتیب می دادیم ولی امسال چون روحانیت جشن نمی گیرد ما هم تابع آن ها بوده و نه تنها جشن نخواهیم گرفت بلکه هیچگونه کنفرانسی هم از دو روز قبل و دو روز بعد از میلاد به هیچ عنوان نداریم و خطاب به حاضران درجلسه می گوید به خاطر داشته باشید هیچ کنفرانسی نخواهیم داشت مگر این که مجدداً روحانیت در این مورد اقدام کند در این صورت ما هم بلادرنگ اقدام خواهیم نمود و اضافه می نماید حتماً بین ما منافقینی هم هستند .آن ها باید بدانند این سخنرانی ضبط می شود اگر چیزی به گفته ما اضافه شود قابل بخشش نیست.

نظریه یکشنبه: با تأیید مفاد گزارش خبر، عین نوار سخنرانی یاد شده موجود است. در صورت لزوم تقدیم خواهد شد.

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است."

گفتنی است اعضای انجمن حجتیه در حال حاضر این سند ساواک را بهانه ای برای توهین به حضرت امام خمینی (ره) قرار داده، و عنوان میدارند، اینکه امام خمینی در سوم اسفند 1367 درباره عملکرد انجمن حجتیه در نیمه شعبان 57 در پیامی موسوم به منشور روحانیت گفته اند: "دیروز حجتیه‌ایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند! ولایتی‌های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند، و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند!"؛ دروغ بوده و امام خمینی یک دروغگو است چرا که ما طبق این سند ساواک جشن نگرفته ایم. لذا در سایت های خود چنین مینویسند:

همچنین سید حسین سجادی از مسئولین اصلی و فعلی انجمن حجتیه طی سخنانی که فیلم آن موجود است مدعی میشود که انجمن حجتیه در شعبان سال 57 هیچ جشنی در سراسر کشور نگرفته است.

اما این، همه‌ی ماجرا نیست...

همانطور که گفته شد، پس از سخنرانی شیخ محمود حلبی در آن جلسه، مامورین اداره سوم ساواک از این سخنان وی تعجب کرده و پس از دستور رسمی پرویز ثابتی بهائی(رئیس اداره سوم ساواک)، در صدد ملاقات با شیخ محمود حلبی (رئیس انجمن ضد بهائی) بر میآیند تا نظر وی را در خصوص برگزاری جشن جلب کنند. لذا طبق سندی از ساواک چنین ابلاغ میشود:" اصلح است در صورت لزوم به نحو مقتضی با شیخ محمود حلبی ملاقات و نظر نامبرده در مورد برگزاری جشن جلب گردد" پس از این دستور مامورین ساواک موفق میشوند که با شیخ محمود حلبی تماس حاصل کرده و از وی، دلیل واقعی عدم برگزاری جشن در نیمه شعبان را جویا شوند.

شیخ محمود حلبی دلیل اصلی و واقعی عدم برگزاری جشن در نمیه شعبان 57 را در شهر تهران چنین عنوان میدارد:

 

 

"ما اگر مجلس برقرار کنیم یا باید جشن بگیریم و چراغانی داشته باشیم یا باید عزا بگیریم. مثل مجلسی که آقایان قرار است ساعت 19:30 روز پنجشنبه 29/4/37 در تقاطع خیابان پهلوی تخت جمشید ظلع شمال غربی برگزار نمایند. مجلس عزا که نخواهیم گرفت زیرا برخلاف سلیقه و عقیده و رویه ما است. جشن بگیریم خطر دارد ممکن است از این داغهای بی حیا بیایند و در مجلس خرابکاری راه بیاندازند مجبور میشویم به دفاع که آنهم دو عیب دارد اولا مجلس ما بهم خواهد خورد و نتیجه معکوس میدهد و ثانیا احتمال شدید و قتل و جرح و امثال اینهاست و ما مدت 26 سال است که آنچه اجتماع داشته ایم مصون از انقلاب و هیاهو بوده است و ما کاملا رعایت آرامش را که هم به نفع دولت و هم بنفع ملت و هم مطابق عقیده دینی ما است رعایت کرده ایم بدینجهت ما بهیچوجه مجلس نیمه شعبان نمیگیریم و به احدی هم سخنران نخواهیم داد. مضمون موارد بالا روی نوار ضبط و بشهرستانها فرستاده ام اگر شما هم میل داشته باشید یکعدد از آنرا بشما خواهم داد و مرا هم بخطر تهدید کرده اند."

اما طبق اسناد و مدارک و خاطرات گوناگون دیگر موجود، گویا شیخ محمود حلبی به شعبات انجمن حجتیه در شهرهای دیگر، دستور میدهد تا در صورد مصاعد بودن شرایط، جشن های نیمه شعبان را برگزار کنند، که در همین خصوص ساواک نیز به کلیه مامورین و سازمانهای اطلاعات و امنیت خود در سطح کشور، دستور میدهد تا هیچ گونه ممانعتی از فعالیت های انجمن حجتیه بعمل آورده نشود و همچنین علاوه بر آن مراقبت های لازم نیز از انجمن حجتیه انجام گردد. و اینگونه، انجمن حجتیه با حمایت و نظارت ساواک در برخی از شهر های کشور، جشن های نیمه شعبان را برگزار میکنند. که در همین خصوص در صفحه 145، کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان چنین میخوانیم:

"«با آن که امام منع کرده بود برای نیمه شعبان آن سال، جشن و سروری برپا شود، انجمن حجّتیّه­ ی همدان در باغ بزرگی، جشن مفصّلی به­راه انداخته بود و این مسئله به­ خوبی از جدایی آن­ها از خط­ مشی امام حکایت می­کرد.»"

آیت الله سیّد تقی موسوی درچه ای نیز در صفحه 605 کتاب خاطرات خود پیرامون برگزاری جشن توسط انجمن حجتیه در نیمه شعبان 57 چنین روایت میکند:

قرار شد از یکی از خیابانهای شهر ری حرکت، از خیابان حرم و داخل صحن عبور کرده و یک دور کامل در شهر ری بزنیم که به یاری حق راهپیمایی عظیمی شکل گرفت. من روی سقف یک ماشین رفته با بلندگویی دستی، سخنرانی بسیار داغ و مفصلی کردم و تحریم جشن و چراغانی نیمه شعبان از طرف امام خمینی را برای مردم بیان نمودم. در پایان هم اعلامیه های حامل پیام امام در رابطه با تحریم جشن که فرموده بودند:«رژیم منحط برای مسلمین عیدی نگذاشته و در حال حاضر ملّت در سوگ عزیزان خود نشسته اند.» را بین مردم توزیع کردیم. سعی شبکه توزیع کننده اعلامیه بر انعکاس فرمایش امام در تحریم جشنهای شعبانیه، با واکنش برخی مقدس مآبها و روحانیون حزب باد و طرفداران انجمن حجتیه مواجه گردید. متأسفانه برخیها یا از روی سادگی و نادانی یا عمد و بیماری، چراغانی کردند. ما هرچه گفتیم قلب امام زمان از ریخته شدن خون شیعیانش دلگیر است، چه جای جشن و سرور است، در پاسخ می شنیدیم که: «برگزاری جشن اهمیتش از تحریم امام خمینی بیشتر است.» و به واقع چه خون دلها برخی از آقایان فاضل و اندیشمند بر دل ما نهادند. این آقایان، پشت پرده با حکومت مراوده داشته و سنگ رژیم را به سینه می زدند نه امام زمان(عج). در حقیقت اینها عده ای خائن بودند که دلشان به حال امام زمان (عج) نمی سوخت. امکان ندارد کسی از روی نادانی و جاهلیت با فتوای یک مرجع تقلید مخالفت کند. جالب اینکه خودشان هم به صحنه نیامده، عوام الناس را جلو انداختند. بعد هم عده ای از جوانان خام داغ افراطی و سرتاپا نفهم را به زعم اینکه مگر امام خمینی از امام زمان(عج) برتر است، تحریک و پرکردند. این حرف که فقط امام زمان(عج) برای ما مهم است و هزار مرجع فدای یک تار موی امام عصر، تنها از روی خامی و نادانی بر می آمد. من هم در عالم جوانی و تعصب، گاهی اوقات با اینها درگیر ولی در عین حال به کار خود ادامه می دادم. وقتی مردم از بیانیه تحریم جشن و چراغانی توسط امام خمینی آگاه و اعلامیه ها در سطح وسیعی پخش شد،عده ای از جوانان و نوجوانان پرشور و فعال را همراه کردم که شبها با تیر و کمان لامپهای چراغانی را هدف گرفته و بشکنند. جالب اینکه تعداد تیرو کمانها را بین خودشان زیاد کردند تا به اندازه کافی و به حد نیاز موجود باشد. بعد از مدتی در خیابانها برای هر ریسه چراغانی و امثالهم، مأموری به عنوان مراقب ایستاد تا کسی چراغها را نشکند. خوشبختانه اکثر لامپهای چراغانی خیابانها و کوچه ها توسط این نوجوانها شکسته و بحمدالله یک نفر هم دستگیر نشد.

پرواضح است که با توجه به اسناد و خاطرات مختلف و گوناگون بسیاری که پیرامون همکاری انجمن حجتیه با رژیم منحوس پهلوی در موارد مختلف از جمله برگزاری جشن نیمه شعبان سال 57 موجود است، این ادعای انجمن حجتیه که ما هیچ جشنی در سراسر کشور نگرفته ایم دروغی بزرگ محسوب میشود.

زمینه سازی انجمن حجتیه برای تکرار ناسازگاری احتمالی با حکومت اسلامی این بار در جشن غدیر 94

انجمن حجتیه که روحیه و رویه خود را در ناسازگاری با جریان‌های اسلامی ناب به خصوص در نهضت امام خمینی(ره) و حکومت اسلامی ایران از قبل از انقلاب، بیش از پیش به نمایش گذاشته است، یک بار دیگر به دنبال زمینه سازی برای مخالفت با سیاست های نظام و ایجاد اختلاف و دو دستگی بین مردم است.

پس از حادثه تلخ و تاسف بار منا و کشته شدن تعداد بسیار زیادی از مسلمانان جهان از جمله حجاج ایرانی و هموطنمان، در مراسم حج امسال، تبلیغات گسترده‌ای از سوی جریان انجمن حجتیه در حال انجام است که بررسی آنها نشان میدهد انجمن حجتیه و جریانات شبه حجتیه‌ای در صدد زمینه سازی برای مخالفت با سیاست‌های احتمالی نظام و آماده سازی توده مردم برای ایجاد اختلاف و دو دستگی بین مردم هستند.

در این پیام‌ها به گونه‌های مختلف به مردم القا می‌شود که هر شرایطی که پیش بیاید و هر تصمیمی که گرفته شود، ما باید جشن بگیریم و نگذاریم غم حادثه منا موجب عدم برگزاری جشن غدیر و یا کمرنگ کردن شکوه آن شود.

مثلا در ذیل پیام زیر، ضمن بیان روایتی از بانو حضرت فاطمه سلام الله علیها که بعد از وفات پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) به تبلیغ غدیر می‌پردازند، چنین آمده است:

 مبادا که حوادث روزگار سبب فراموش کردن غدیرشود. وقتی بضعه رسول چنین با شهامت در اوج مصیبت وفشار، تبلیغ غدیرمیکند."

پیام های اعضای انجمن حجتیه در شبکه های اجتماعی

یا در پیامی دیگر، ضمن اشاره به نوع نگاه و نیت تفرقه افکنانه خود از برگزاری جشن عید غدیر و بیان مطالب برهم زننده وحدت مسلمین و توهین به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی، چنین بیان میکنند که بیایید غم هایمان را مخفی نگه داشته و برای غدیر شادی کنیم:

پیام های اعضای انجمن حجتیه در شبکه های اجتماعی

و یا با سوء استفاده از حادثه دلخراش منا به تحریک مسلمانان پرداخته و القا میکند که به خاطر لگد مالی غرور وهابیون هم که شده جشن بگیرید! حتی اگر آن روز، روز تحویل جنازه‌های حاجیان قربانی شده باشند.

پیام های اعضای انجمن حجتیه در شبکه های اجتماعی

 

البته انجمن حجتیه این هجمه‌ی جدید مخالفت‌ها و ناسازگاری‌ها با سیاست‌های نظام را در چند روز قبل از حادثه منا و با شروع هفته دفاع مقدس شروع کرده بودند و با بیان این که هفته دفاع مقدس برای ما معنی دیگری دارد، خود را از حکومت اسلامی و مناسبت های آن جدا کرده و این گونه سعی در استحاله مناسبت‌های حکومت اسلامی ایران در راستای اهداف تفرقه افکنانه خود داشتند.

پیام های اعضای انجمن حجتیه در شبکه های اجتماعی

 

 

و این حرکت انجمن حجتیه ما را به یاد این جمله از پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) می اندازد:

"طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس‌مآبی و دین‌فروشی عوض شده است."

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا